<< ابرِ ارغوانی >>

ساخت وبلاگ
 ~~~~~~~~ مگر چه می خواهم از وطن ؟جز لقمه ای نان و خیالی آسوده!……چه می خواهم.....؟جز تکه ای آفتاب وُبارانی که آهسته ببارد....جز پنجره ای که،روبه عشق و آزادی گشوده شود!....#,شیرکوبیکس پینوشت؛ از آن ،سه دریچه ی گرمُ روشنِ تصویر ...به شما وآفتاب وجود تان ؛سلام می کنم.سلام ،سلام، به دریچه ای که در انتهای غم ،همیشه باز است...سلام ،به رویایِ همیشه بیدار...سلام،به برآوردنِ آرزو... و در نهایت ؛به قولِ جنابِ شاملویِ آتش عنصر؛"تنور دلت گرم"....اجاق دلتان گرم و روشن ... << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 144 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16

 ~~~~~~~~~ ~~~قلبم را در مجری کهنه ئىپنهان می کنم در اتاقی که دریچه ئیش  نیست.از مهتابى به کوچه تا یک خم می شوم و به جای همه نومیدان می گریم....~~~~عگع  پِئیز رِه وامجىهیجا نوشو!جغرزی می دیل …+شیرکوبیکس؛دنبال پاییز اگر گشتی /هیچ جا مرو/جز دل من...√آخرین فصل ،از سه ماهه سوم سال؛مبارک. << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : ابرارغوانی, نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16

 ~~~~~~~~~~~~ هرترانه ای  که درش "پنجره" یا "دریچه" داشته باشه ؛کسری از ثانیه ذهن آدم میره به سمت ،غروب و نور -روشنایی...فلضا ؛ترانه "Panjereh" رو پلی میکنیم و یاعلی به سمت دهات...(عرض کردم ذهن،یعنی تو ذهنم جناب سیاوش میخونه)...می خوام چند روزی از چشمِ...نمومِ شهر پنهون شم...برم هم صحبتِ خاک و...رفیقِ عطر بارون شم...میخوام ازپاکیِ چشمه....یه جسمِ تازه بردارم.....میخوام چن روزی روحم رو....به دست باد بسپارم.....~~~~~~~~~~~رسیدیم خونه ی آقاجان؛سلام واحوال پرسی و...سمت پرتغال دار،……~به به...چه عطر و بوی شکلاتی...ازنو << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 270 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16

 ~~~~~~~~~~ منتظر نمان پرنده ای بیاید و پروازت دهد،در پرنده شدنِ خویش بکوش!....(اندوه ،تجلی روحی است که چون برتر و آگاه تر است ،تنگی و تنگ دستی جهان را بیشتر احساس کرده است.)#دکتر شریعتی .~~~~~~~ثبت تصویر؛اواخر مرداد ماه سال جاری؛سرزمین پدری. << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16

ز دام و دانه و پروازگاه و آشیان ؛فارغ... - << ابرِ ارغوانی >> X تبلیغات جمعه 3 آذر 1396 توسط: Madar Baran << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : پروازگاه, نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16

 ........... صبح پنج شنبه ای ..آسمون ولایت مون؛می زند باران به شیشه...مثل انگشت فرشته....قطره قطره...رشته رشته بود...ولیکن ؛استکان چای را پشت پنجره گذاردیم....تا نظاره گر ...آن اناربُنِ.... زیر باران ببوده باشیم ....البته ؛  همراه زمزمه ای از نوعه نازا ...خواندیم؛خاطراتم همچو باران..در گذار از کوهساران ...حاصل این بذر کشته..عشق حق ..بر دل سرشته........به ظهر نکشیده..بارون بند اومد؛ آفتاب از پس ابرها نمایان شدو ...قطرات باران در نور خورشید تابان..مشعشع و رنگین کمانی شدن ...بسی هوا می گون....نرمه بادی که عطر بوی سی << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 128 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16

 ~~~~~~~~~سید علی صالحی؛من با چشمان تو اندوه آزادیِ هزار پرنده ی بی راه را گریسته ام..... << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16

 ~~~~~~~~~~~ ~~~~~~یک روز جلو کلیسا نشسته بودم و داشتم به باغچه ها نگاه می کردم.آن روز باغچه های حیاط،و کلیسا پر از پروانه های آبی و زرد بود.آن روز اگر کسی به من می گفت که روی کتفم دو بال در آورده ام تعجب نمی کردم.چون آمادگی اش را داشتم ،که به موجود دیگری تبدیل شوم.ساعت چهار بعد از ظهر آیدین آمد .شکسته تر از,گذشته بود.درست مثل آدمی که وارد گورستان می شود،غمگین و پژمرده.خواستم از شادی جیغ بزنم اما بی توجه به او به ساختمان خودمان رفتم،زود خودم را به طبقه بالارساندم و از گوشه  پشت دری ...نگاهش کردم.          ~~~~~ان << ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 117 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 15:16